loading...

سرای حلمی

این راه ز هیچ قد کشیده‌ست آنیتو کشتی هیچ‌گشتگان می‌رانی عطری که ز تلخِ روزگاران خیزدشیرینِ دوباره می‌پزد پنهانی خاموش نشسته‌ام که تن گر گیرداز آتش خود برون کشم ...

بازدید : 468
پنجشنبه 21 اسفند 1398 زمان : 12:19
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سرای حلمی

این راه ز هیچ قد کشیده‌ست آنی
تو کشتی هیچ‌گشتگان می‌رانی


عطری که ز تلخِ روزگاران خیزد
شیرینِ دوباره می‌پزد پنهانی


خاموش نشسته‌ام که تن گر گیرد
از آتش خود برون کشم روحانی


لب‌بسته ز آسمان سخن می‌گویم
بر روی زمین سست بی‌ایمانی


زاهد که به باد کبر دی می‌خندید
امروز وی و مساحت ویرانی


هر کلّه‌ی شر به خاک باید گردد
در ساحت ماه کامل یزدانی


خیری که ورای خیر مفلوکان است
تقریر کند فرشته‌ی آبانی


افتاد چو کوه و کس صدایش نشنید
آن تپّه که شانه می‌کشید عصیانی


آن نور و صدا که آب و نان روح است
حلمی‌بنمود در چه ظلمانی

این راه ز هیچ قد کشیده‌ست آنی | غزلیات حلمی

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 2

آمار سایت
  • کل مطالب : 24
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 10
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 42
  • بازدید کننده امروز : 30
  • باردید دیروز : 115
  • بازدید کننده دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 283
  • بازدید ماه : 333
  • بازدید سال : 2255
  • بازدید کلی : 70357
  • کدهای اختصاصی